روزی خواهد آمد که مینویسم. حرف میزنم. راحت. بدونِ دغدغۀ اینکه حقیقت ممکن است به مزاقِ چهار آدمِ پست خوش نیاید.
آرشیو ماهانه: خرداد ۱۳۹۹
سالهای سال بود هر کسی که با من صحبت میکرد، گلهای داشت، دردی، رنجی، یا مشکلی، بعد از اینکه حرفهایش را گوش میدادم و با سؤالهای خوب از نظر خودم، بحث را به جاهای خوبی میرساندم، سعی میکردم راه حل به او ارائه کنم. یا اگر راه حلی به ذهنم نمیرسید، میگفتم من نمیتوانم. باید …
آدمها گاهی خودشان را گم میکنند. نمیدانند کجای این دنیا بودند و به کجا میرفتند. به هر دری میزنند که فرار کنند از این احساسِ بی جا و مکانی. گاهی درهای اشتباهی را میزنند. گاهی راههای اشتباهی را میروند. بعدش ممکن است آن در به سیاهی باز شود و آن راه به تباهی ختم شوند. …