آرشیو ماهانه: خرداد ۱۳۹۸

یکی از ترس‌هایم

دکتر محمدعلی نجفی

در اینستاگرام بودم که دوباره از آن‌دست آدم‌هایی را دیدم که با شوروشوقِ احتمالاً ساختگی، دانسته یا ندانسته، داشت در مورد شیوه‌های موفقیت صحبت می‌کرد. این‌جور آدم‌ها زیاد شده‌اند، در این دوره‌ای که همه دوست داریم زودتر موفق شویم و رهِ صدساله را یک‌شبه طی کنیم. البته این موفقیتِ سریع با دیدن مثال‌های در اطرافمان …

حقیقت | گمشدۀ اصلیِ ما

آسمان و ابرها و خورشید

مدت‌هاست به این فکر می‌کنم که اگر روزی بخواهم کتابی بنویسم، چه موضوعی را انتخاب کنم؟ موضوع، باید طوری باشد که هم حسّ کمال‌گراییِ من را ارضا کند، هم به آن علاقه داشته باشم و هم مفید باشد برای کسانی که شاید بخوانندش، و خلاصه این که خوب باشد! تنها چیزی که به ذهنم می‌رسد، …

تعدادی کلمه | صرفاً جهت نوشتنِ پست

آسمان

شب قدر دوم هم گذشت. چه نوشته شده برایمان!؟ چه قرار است در ادامه همراهمان باشد!؟ هر چه هست، یقیناً خیر و صلاحمان در آن است. ولی… ولی امان از خیروصلاح‌هایی که دوستشان ندارم. و دوست‌نداشتن‌هایی که گاه صلاحمان در آن است. این پست، باید دیشب قبل از خواب نوشته می‌شد، ولی حین فکرکردن به …

در ستایش امید

حرم حضرت معصومه

دقیقاً همین‌جا نشسته‌ام؛ روبه‌روی ضریح حضرت معصومه (س). شبِ بعد از اولین قدر. و امیدوارم… امیدوارم به رحمت خدا. رحمتی که گسترانده‌اش بر سر ما. شاید تمام نشانه‌ها برایم از ناامیدی بگویند، ولی می‌دانم که مهربان‌ترینِ مهربانان خدای من است. می‌دانم که آن‌قدر مهربان است که اگر ناامید نشوم از رحمتش، قطعاً این رحمتش من …

باید که رشد کنیم

آسمان و ابرهایش

با یکی از دوستانم صحبت می‌کردم تا ببینم آیا چیزی شده یا نه. حدس می‌زدم که مشکلی پیش آمده؛ چون چند هفته‌ای بود کم‌رنگ شده بود حضورش در دانشگاه، حتی این نبودن را معاون آموزش دانشکده هم حس کرده بود و از من سراغ ایشان را گرفته بود. به عنوان یک دوست در درجۀ اول …

یکِ یک باش یا بمیر :)

دکتر قائمی و دکتر مهدی عیسی‌آبادی و دکتر امین کلته

در حیاط خوابگاه نشسته بودم و مشغول وبلاگ‌نویسی بودم. صبح بود. ساعت حدود ۶. بعد از اذان، نخوابیدم تا پستم را بنویسم. کارهایم داشت تمام می‌شد که دیدم یکی دارد از خوابگاه می‌رود بیرون. دیدم امین است. صدایش کردم… – کجا می‌ری؟ + تهران. – چرا؟ + من و مهدی می‌ریم سرِ جراحیِ دکتر شمس. …

مصطفی. مواظب باش گول نخوری!

دنیای دنی

واقعاً سخت است. سخت است دنیا را ببینی، حقیقتش را درک کنی و همچنان بخواهی‌اش، برایش لَه‌لَه بزنی، برایش بی‌قفه تلاش کنی. چند وقتی‌ست گاهی در ذهنم می‌آید که این دنیا چقدر پست است و چقدر فریبنده. ظاهرش جذاب و باطنش خراب. درگیرمان می‌کند، جوری‌ست که انگار اگر برایش حرص نزنی، عقب‌مانده‌ای و بیچاره. از …

از استانداردهایت کوتاه نیا | توصیه‌هایی به یک دندان‌پزشک (۱)

دکتر قائمی | توصیه‌هایی به یک دندان‌پزشک

به نظرم بهتر است شروع کنم. شروع کنم بنویسم در مورد موضوعی که مدت‌هاست ذهنم را درگیر کرده است. البته که گاهی نوشتن بعضی چیزها به مذاق همه خوش نمی‌آید، ولی اگر آن بعضی چیزها “حقیقت” باشند و تلخ، که ننوشتنِ آن‌ها سببِ فراموشی‌شان شود، ترجیح می‌دهم مذاقِ آن عده را نادیده بگیرم و بنویسم. …

به کجا آخه!؟

آسمان شب و ماه :)

قرار نبود این موضوع رو بنویسم، ولی بحثی حدوداً نیم‌ساعته با یکی از دوستانم داشتم که حالا نمی‌ذاره ذهنم به چیز دیگه‌ای فکر کنه. مَخلص کلام این‌که مسیرِ درست، اکثر اوقات سخته. راهی که به مقصدِ زیبایی می‌رسه، معمولاً پرپیچ‌وخمه. و اون‌چیزی که با دوستم صحبتش رو می‌کردیم این بود که: سالم زندگی کردن در …