سلام یک هفته پیش بود که یکی از دوستان از من خواست کتاب بهشون معرفی کنم. البته خب می دونیم که من در سطحی نیستم که صلاحیت معرفی کتاب داشته باشم! ولی در حد همین مقدار اندک مطالعه ای که دارم، از بین چند عنوان کتابی که خوندم، دوست دارم کتاب پیشنهاد بدم به ایشون. …
سلام یکی از دوستان گلم، سجاد خان، که یک سال پزشکی رو در دانشگاه علوم پزشکی قم خوند و بعد انتقالی گرفت به سمت ولایتشون، رفسنجان، و الان کلی دلتنگشم و مشتاق دیدارش، گفت که به عنوان یک دانشجوی دندان پزشکی نیازه که مطلبی رو در مورد رشتهم بنویسم که شاید کمکی بشه به کنکوریهای …
سلام نمی دونم با تِد (TED) آشنا هستی یا نه. اگه نیستی بهتره یه سر به سایتشون بزنی. اگر هم هستی که خوش به حالت! اواسط امتحانات ترم ۸ دانشگاه بود که در اینستاگرام، جناب صالح سخندان یا آقای خطای دید، یه استوری گذاشتن که رویدادی به نام تکانه قراره برگزار بشه و ایشون هم …
چند وقتیه یه نقل قول از حاج احمد متوسلیان که در فیلم ایستاده در غبار باهاش آشنا شدم، تو نت پخش شده و می بینمش… نقل قول عجیبیه و در درونش کلی انگیزه نهفته. امشب که سرچش کردم تا دقیقشو بنویسم متوجه شدم این جملات خودشون از طرف کس دیگه ای تعریف شدن و یه …
سلام دارم کتاب “قوی سیاه” یا “The Black Swan” رو از نسیم طالب می خونم. البته قبلش با توجه به کندشدن روند خوندن کتاب “ایدۀ عالی مستدام” فعلاً نیمه کاره رهاش کردم تا از خوندن کتاب نمونم. کتاب قوی سیاه رو خیلی توصیه کردن بهم. و قبل ازخوندنش متوجه پرفروش بودنش شده بودم و الان …
سلام حدود یک هفتۀ پیش بود که خواستم از فلش مموری ای که به تلویزیون وصل بود، انمیشن جدید لگو رو پخش کنم که ادامهشو ببینم. ولی یه دفعه تلویزیون فریز شد و صفحه ای شبیه تصویر زیر اومد روی صفحه وکنترل دیگه کار نمی کرد و بعد از حدود ۵ ثانیه تلویزیون ری استارت …
چند وقته ننوشتم. ولی خیلی وقته میخوام اینو بگم که تا درد نباشه و حس انزجار درونی نسبت به چیزی نداشته باشم، به نوشتن تحریک نمیشم. شاید گاهی درد نباشه، ولی با ارادهٔ خودم تصمیم به نوشتن چیزی میگیرم. ولی درد خودش منو میکشونه سمت نوشتن. الان هم دارم با گوشی مینویسم. اولین باره. ولی …
خیلی دوست دارم بنویسم… ولی انقدر فکر تو سرم هست نمی دونم کدومشو بیارم رو کیبورد! ولی می نویسم… بعد از اون گفتگو، وضعیت جالبی پیدا کردم تقریبا و این جذابیت داره بیشتر می شه برام! هیجان و ناراحتی هم داره البته. بعد از اون گفتگو خیلی بیشتر به خودم، تصمیم هام، رفتارهام، عکس العمل …
امروز یکی از دوستان در مورد مشکلی که براش پیش اومده بود کمی برام توضیح داد و فکر کرد شاید بتونم بهش مشورت بدم. کمی عجله داشت. داشت می رفت بیرون که بهم گفت: «بعداً با هم صحبت می کنیم… می دونی چیه؟! من یکم ثبوت شخصیت ندارم… خداحافظ.» و همین که داشت می رفت …
پیرو صحبت های امروزم با یکی از دوستان و خوندن یکم از کتاب استیو جابز از آیزاکسون، و کمی فکر… دیدم خیلی وقته که یه ایدۀ خوب و کاربردی رو در ذهنم دارم. ولی خیلی وقته که کاری براش نکردم! قبلاً هم مختصری واسش وقت گذاشته بودم؛ که خلاصه میشه در خرید یک دامنه و …