آرشیو برچسب ها: ارزش

ارزشمندشدنِ ازدست‌رفته‌ها!

آسمان و ابرهایش

یک لحظه حواسم رو که جمع کردم دیدم ذوق دارم! ذوق‌وشوقِ رسیدنِ بستۀ دیجیکالا! شاید چیز بزرگی نباشه! ولی… ببین. یه عالمه نعمت بهمون داده شده. خیلی چیزها داریم. و نمی‌دونم بگم متأسفانه یا نه، ولی هر طور که باشه فکر کنم خوب نیست؛ این‌که عادت می‌کنیم. این‌که تمام خوبی‌هایی که دورمون هست رو حقّ …

امید، آقا معلم و راز گل آفتاب‌گردان

امید و گل آفتابگردان

“آسمان را ببین… ابرها را می‌بینی که به سرعت کنار می‌روند؟ دیر یا زود روزهای آفتابی را جشن خواهیم گرفت، دیر یا زود مردمی روی این خاک خواهند زیست که یکدیگر را دوست خواهند داشت، یکدیگر را عاشقانه در آغوش خواهند گرفت، بی‌بهانه به یکدیگر لبخند خواهند زد، به هر غریبه‌ای سلام خواهند داد؛ آن …

مسیر بس طولانی است و راه ناهموار

بزرگ میشیم. ناگاه خودمونو وسط یه مسیر میبینم. به پاهامون نگاه میکنیم، دارن قدم برمی دارن. چشمامون به جلو، فکرمون متمرکز، دلمون محکم… یه گوشه ای از ذهنمون درگیر این میشه که خب کجا؟ این پاها کجا دارن میرن؟ فکرمون متمرکز روی چیه؟! چشمامون به کجا خیره اند؟ بالاخره لحظه ای میرسه که در برابر …