آرشیو برچسب ها: دلتنگی

از چه دلتنگ شدی؟

از چه دلتنگ شدی؟

هان؟ از چه دلتنگ شدی؟ دلخوشی‌ها کم نیست… می‌دانم که دوست نداری با دلخوشی‌های کوچک خودت را امیدوار نگه داری. می‌دانم که کمال‌گرایی‌ات اجازۀ دل‌بستن به خیلی از امیدواری‌ها را نمی‌دهد. ولی تو بدان. آهای تو! بدان که گاه در مسیر زندگی باید با همین خُرده‌شادی‌ها دلت را خوش کنی و مسیر را پی بگیری. باید …

خدا هست

دلتنگی و من و باران و رعدوبرق

دلم برای خودم تنگ شده است. نمی‌دانم چه شده من را. نمی‌دانم :( می‌خواهم برگردم به همان روزها؛ آن روزهایی که بیشتر خودم بودم. حس می‌کنم دارم در نقش‌هایی فرو می‌روم که اصلاً جای من نیستند. در تلاش برای درست‌کردن شرایط شاید از مسیرم خارج شده‌ام. و باز هم نمی‌دانم. یاد صحبتش می‌افتم؛ که نباید …

شاید آروم شم. شاید.

اومدم بنویسم. اصلا انتظارشو نداشتم. چه وضعیه آخه؟ قرار نبود اینطوری تموم شه. این رسمش نیست که آدم رو تشنه کنه، تشنه و تشنه تر… بعد روزها و ساعت ها انتظار و صبر و دلخوشی به اینکه بالاخره یکی پیدا شد تا حرفهای دلم رو بزنه، یکی پیدا شد که اون درد نامفهوم وجودم رو …